دنیاهای خیالی من همان‌قدر واقعی هستند که دنیای معمولی. دنیایی که وقتی چشمانم را می‌بندم زنده می‌شود و آفتابش از غرب بالا می‌زند چرا خیالی‌تر از آفتاب روزمره‌ام باشد؟ گه‌گاه سرک کشیدن به دنیا‌های فرضی‌ام فرار از این دنیا نیست، زندگی زیر این آسمان همان‌قدر لذت‌بخش و دردآور است که گذراندن چند ساعت در خواب و خیال دنیاهای خیالی‌ام. بگذر از این‌ها، از کجا می‌دانی در کدام واقعاً به خواب رفتی و در کدام بیدار شده‌ای، کدام خواب است، کدام خیال، کدام یگانه، کدام حق؟


نظرات:

این چوانگ تزو بود که در خواب دید پروانه است
یا...
اما در نهایت یک دنیا را خیالی فرض کردی و دنیای دیگر را واقعی. شاید این فقط یک نامگذاری باشد، فقط برای اینکه بتوانیم این دنیاهای متفاوت را صدا بزنیم. اما ...
بگذریم آنچه در نظر من رنج آور است این است که هیچ کدام این دنیاهای واقعی و خیالی به دلخواه ما نمی چرخند، تراژیک و همینطور خنده آور


میرزا جان ، خیال صحنه ی جولان ذهن و جزو لایتجزای وجود انسان است. با او زاده می شود و تا دم مرگ همراه اوست. زیبایی و جذابیت اش به خاطر آن است که در مقایسه با دنیای واقعی، انسان آزادی عمل بیشتری در راهبری و کارگردانی آن دارد. چه بسیار خیالات که زمینه ساز و موجد عمل در دنیای واقعی می شوند. دنیاهای خیالی ات مستدام باد.


"برکلي" ؟


بهترين حالت اينه كه نفهمي كدوم واقعيه ، كدوم خيالي . اين قدر كه نفهمي به كدوم يكي دري وري بگي . آرزو كني تو كدوم زندگي مي كردي بهتر بود . گيج بودن هم نعمتيه .


امام حسین (ع)؛ شوری در تاریخ بشر در انداخت به نام «شهادت» و طنینی در گنبدِ افلاک درافکند به نام «عاشورا».
عاشورا؛ روز بلوغ خون و حماسه بر شما تسلیت باد.
با " عاشورایی برای عاشورا " به روزم.


وقتي ذهن همه چيزو با يك كيفيت باور مي كنه خب صد البته كه خيال و واقعيت در كار نيست ، من هم خيلي وقتا نمي فهمم كي از اقيانوس وارد اتاق مي شم


قسمت خوبش آنجاست که تو تقسیم می کنی ، دنیاهایت را با ما. به خیال یا به واقع، فضای دیگری برای تنفس حتی به قدر یک جمله که گاه تمام نمی شود خواندنش.


نشاید ولی خب شاید هم مهم نباشه اسلن كدومش واقعیه !
شاید اسلن مهم نباشه كدومش واقعیه !
مهم شاید اونیه كه ادم توش راحت باشه !


دلم مي گيره از اين جا...كاش دنياي خياليم يه كم فانتزي تر بود لا اقل واسه يه دلخوشي....


خواب ، رويا ، لذت
گذران زمان


من همیشه بلاگ شما رو می خونم ولی هیچ وقت براتون کامنت نمی گذارم آخه بلاگ شما برای کامنت گذاشتن زیادی خوبه!


من نیز میرزا، بعضی صبح ها به خوابم بیدار می شوم که شاید کابوسی و شب به واقعیت در خواب می روم.


دنیاهای خیالی من از دنیای معمولی واقعی تر هستند اما!


دوباره به فضای مجازی برگشتم ، با سر زدنت دلگرمم کن که دلم برایت تنگ شده است .


احساس کردم. با همین دنیا ی دوم زندگی می کنم.
دیشب یاد ورونیکا افتادم. زندگی دوگانه ی ورونیکا. شاید اون دنیای خیالی زندگی دوم باشه.



صفحه‌ی اول