فرم آموختنی است. به سادگی هم یاد گرفته میشود، با کمی مشق و کمی شانس که معلم خوبی پیدا شده باشد. مستقل از محتوا نیست ولی لازم و ملزوم همدیگر هم نیستند. بدبختی اینجاست که در یک فرم پر زرق و برق، نبود محتوای قابل اعتنا چندان روشن نیست. آدمها را لای استعارهها یا روش بیان و ساختار استدلالیشان گیج میکنند و مریدان گیج دور خود جمع میکنند. قالبی برای بررسی کشف میکنند و همهچیز را در همان چهارچوب، چه بگنجد چه نگنجد، نگاه میکنند و چون چهارچوب کار شده است کسی دقت نمیکند که یا داخل قاب چیزی نیست یا مزخرفات بیربط است. خلاصه همان که به شهر کوران یکچشم پادشاه است.