در بند همان چند طرهام که بیهوا میریزد روی صورتت، در بند لبخندی که هیچوقت از صورتت پاک نمیشود. در بند سرخی جانت، آرامش نگاهت؛ در بند دوست داشتنت.
صفحهی اول