لفاظی عادت عجیبی است. تسلطی بر زبان می‌طلبد نه زیاد نه کم، در نهایت پرستش فرم و قالب است. بازگو کردن حرف‌های کهنه به شکلی نو و با رنگ و لعابی تازه است. دور باطلی است که گرفتارش خبر از زهرش ندارد. مانند مستی است، که هر بیشتر پیش برود خوش‌تر به نظر آید و زمین و زمان در همان لذت خلاصه شوند. کند می‌کند، ذهن را، خلاقیت را، محتوا را. شاید گه‌گاه تلنگری باید که بشکند این دور، بشکند این خوشی شیرین بیهوده. کار کلمه هنوز تمام نشده انگار.



صفحه‌ی اول