یادت هست آنکه سوخت، آنکه نالید، آنکه هیچ شد، هر چه شد، برخاست آسمان را نگریست؟ خاطرت هست هر چه گفت جز صدای باد نشنید؟ هر چه اشک ریخت هیچ بر جانش نبارید جز بارانی؟ هر چه انتظار کشید هیچ نشد جز سبزفامی دشتهای پهناور؟
فقط سه خط. ولی یک دنیا
از عصر تا حالا چند بار اومدم این سه خط و خوندم. چند بار
و البته بگم که که همین که دشت ها سبزفام شدند باز خیلیه. خیلی. به خصوص اینکه پهناور هم بودن. و این سبزشدن رو غنیمت بزرگی می کنه
yadat haste avale neveshte sozond delo
باد : حرفهایش را شنیدم و بردم خبرش را ....
هست