از لای در پنچره‌ی تمام قدی دیده می‌شود. بیرون باد و باران است و آب از لنگه‌ی باز پنجره‌ تو آمده و زمین خیس شده. زن پنجره را می‌بندد و می‌دود دستمالی می‌آورد. حین خشک کردن زمین نگاهش از پنجره به بیرون می‌افتد. پنجره را باز می‌کند، دو زانو می‌نشیند و طوفان را تماشا می‌کند.
این صحنه اول سونات توکیو بود.



صفحه‌ی اول