به طور ساده بحث بر سر این است که یک گزاره را باید فقط بر اساس محتویاتش و منطق بررسی کرد یا باید نویسنده و انگیزههایش را نیز دخیل دانست. حامد قدوسی و ایمانیان و متعرض (تا اینجا) وارد بحث شدهاند. لینک نوشتههایشان اینجا به ترتیب زمانی آورده شدهاند و تا وقتی ادامه بدهند به روز خواهد شد. طبعاً چون بحث برای من جالب است.
نقد گفته یا گوینده؟ ایمانیان
آیا مغالطه منطقی همه ماجرا است؟ حامد قدوسی
گفته و گوینده، یادداشتهای یک معترض
منطق شرط لازم ماجراست، ایمانیان
در اهمیت منطق شکی نیست، حامد قدوسی
منطق شرط لازم ماجراست -۲، ایمانیان
مناسکِ گفتار و اندیشه، یادداشتهای یک معترض
منطق لازم است، تحلیل انگیزه هم مفید است، حامد قدوسی
منطق شرط لازم ماجراست -۳، ایمانیان
چرا متر منطق را همهجا نميتوان به كار برد، فاطمه
موقعمندی، مریم نصر
به نظر من موضوع بسيار ساده است!
كلمات حامل نگاه و تعريف نسبي گويندهي آن هستند.
مگر ميتوان گزارهاي را بدون بررسي مقاصد گوينده بررسي كرد؟
مگر اينكه اين گزاره همچون هندسهي اقليدسي از منطقي وضعي و قراردادي برخوردار باشد.
علوم انساني فاقد اين منطق مطلق هستند. بنابراين بررسي گوينده صروري است.
به نظر می رسد ما همواره در گیر و دار دو گذار روانشناختی و منطقی، در مقام فهم و داوری کلام واقعیم و چاره ای جز دست و پنجه نرم کردن با تفکیک ایندو نداریم!
فعلا نظر خاصی ندارم تا برم خونه از فیلتر شکن استفاده کنم !
بسته به سطح منازعه گوینده هم مهم است . یعنی نمیشود در یک گفتگوی سطح بالا کسی بپرد وسط که شانی ندارد . این مهم است که سطح جریان منازعه چگونه اب می خورد .