مهدی نسرین را حالا یا میشناسید و یا نمیشناسید. اگر نمیشناسیدش من کلاْ توصیهام این است که یک راهی پیدا کنید و بشناسیدش. شناختش هم کار سختی نیست. کافی است بیایید این سر اطلس و بروید پایتخت سرزمین افراها و از هر سرخپوستی که دیدید سراغ متی را بگیرید. رد خور ندارد. گذشته از خلوصٍ جان و قلم عالی و ذهن زیبا و غیره٬ این رفیق شفیق دغدغههای پسندیدهای دارد. یک مدت قبل در دهات ما در باب مسایلی از فلسفه علم حرف میزد. این اواخر هوس فرموده بود یک جور گردهمایی خودمانی در مورد ادبیات مهاجرت یا به قول خودش خارج نویسی در همان پایتخت بگذارد و گذاشت هم. چهار نفر حرف زدند. خودش و نازیلا خلخالی و آیدای پیادهرو و من. برایم تجربهی جالبی بود چون تا به حال لازم نشده بود نیم ساعت در مورد نوشتن و وبلاگ و غیره حرف بزنم. اواسط هم یادم رفته بود قرار است صدایمان را بعداْ آنلاین بگذارند و شاید یک مقدار بعضی نظراتم را تند گفتم. اصولاْ نگارنده عموماْ در حال حک و اصلاح حرفهایش است. خلاصه پای حرفهایم هستم ولی شاید نه به آن جدیت و یا شکستخوردگی که آنجا به گوش میرسد. با حرفهای خود مهدی هم اکیداْ وحدت میکنم. آیدا هم که یکی یکدانه وبلاگستان است و شنیدن حرفهای در ردیف عبادت و سیاحت توأمان محسوب میشود.
هر چهار سخنرانی را میتوانید اینجا بشنوید.
از شنیدن صدات و حرفهات لذت بردم. واسه منی که ایرانم و ته ذهنم این گزینه هست که از ایران درآم، کمککننده بود، ایدههایی داد که بهش فکر کنم.
مرسی ازتون در مورد تعصب خشک و خالی به زبان دنبال مطالب می گشتم که استفاده کردم.
ممنونم ازتون
آرتور کریستال میگه بهتره هیچ وقت قیافه ی نویسنده محبوبتون و نبینین. میخوام بهش اضافه کنم بهتره هیچوقت صداشم نشنوین...
رفتم به آدرسی که گذاشتی تا حرف هایتان را بشنوم اما چیزی برای شنیدن در آن صفحه نبود . . . آدرس را اشتباه رفتم یا چیز دیگر؟
--------
میرزا: الان چک کردم و هنوز سر جایش است. همین لینکی که آخر نوشته است.
http://www.persianradio.net/en-US/Event/Detail/2244.aspx
میدانی میرزا .
به گمانم باید برای نجات وبلاگ نویسی اقدام کرد . این روزها همه دارند استاتوس نویس و فیس بوک نویس می شوند بدون لینک پراکنی . و دیگر این که کدوم یکی از اون ها شما بودی .
-----------
میرزا: سومی توی رادیوها