آگاهان آگاهند که ما وقتی وحدت می‌کنیم (که البته کم پیش نمی‌آید، از بس که موضوع برای وحدت کردن وجود دارد) به این راحتی‌ها ول‌کن معامله نیستیم، بالاخص اگر وحدت با دکتر معین باشد. دیروز عصر باز وبلاگ‌نویسان جلسه‌ای داشتند با حضور دکتر معین. به ما هم فرمودند و رفتیم. تا آنجا که دستگیر ما شد هدف از جلسه بیشتر برگزاری جلسه صنفی بود و غرض سیاست و مشابهاتش نبود که می‌گویند صنف یحتمل پدر و مادر دارد. میهمان ویژه دکتر شیرزاد بود و کمی درباب هسته و بمب و غیره روشن‌مان فرمود و خلاصه فرمایشاتش این بود که در موضع بازنده هستیم و نه برنده و یا حتی پیشنهاددهنده. فرنازبانو یک لیست بسیار بسیار بلندبالا (حتی بلندبالاتر از داد و هواری که پرستوبانو در وبلاگش راه انداخته است) خواندند در باب هشتم مارس و برنامه‌هایی که NGOهای مختلف قرار است برگزار کنند.
آرش‌خان، مدیر جلسه چند موضوع برای بحث پیشنهاد فرمودند (که طبعاً وحدت فرمودیم که جلسات دستور داشته باشد و هر بار نرویم بفرماییم آقا ما آمدیم، خوب حالا از چه بگوییم؟). مباحث حول فیلترینگ و اینترنت ملی و ایجاد معاونت وبلاگ‌ها در ارشاد بود که خلاصه‌اش این شد که فیلترینگ از لحاظ تکنولوژی بسیار هزینه‌بر است و تخصص می‌خواهد و محال است فیلترینگ این مملکت به ابعاد فیلترینگ چین و کره برسد و منظور تا قیامت راه داریم فیلترینگ را دور بزنیم. پروژه اینترنت ملی هم هدف دیگری دارد و آن تلاش برای جلوگیری از تکرار اتفاقات چندی قبل است (که چند هاست کلیدی مؤسسات دولتی ایران را در آن ور اقیانوس اطلس خواباندند) و همین. معاونت را هم کسی فکر نمی‌کرد به مرحله‌ی جدی برسد که حکومت آرام آرام به منافع وبلاگ پی برده و بعید است برای محدودکردنش تلاش کند. کسی نقل کرد که در قم فرموده‌اند هر وبلاگ یک منبر است.
این از گزارش ماوقع. عرض می‌شود در آن میانه دکتر معین پیشنهاد بسیار جالبی داد که در هیاهوی ملت گم شد. پیشنهاد ایشان این بود که بلاگرها بیانیه یا میثاق‌نامه مانندی در باب آزادی‌های دنیای مجازی آماده کنند (چیزی ماننده اعلامیه حقوق بشر، البته نه در آن حد)، جماعت فکر کردند این یعنی نوعی ضابطه‌مند کردن و داد و هوار راه انداختند. ولی منظور بیشتر یک ژست بود که چه ایرادی دارد از کشوری که کیفیت آزادی بیان در آن در پایین‌ترین حد ممکن است یک چنین اعلامیه‌ای به یونسکو پیشنهاد شود و به عنوان یک حرکت سمبولیک می‌تواند بسیار مورد توجه قرار گیرد. اگر اشتباه نکنم دکتر معین یکی از سه نماینده‌ی یونسکو (یحتمل می‌شود همان chairman) در ایران هستند و یک چنین پیشنهادی از جانب ایشان نشان‌دهنده‌ی این است که واقعاً امکان یک چنین کاری وجود دارد. من به شخصه فکر می‌کنم یک چنین کاری عملی است و اگر وقت کنم خیال دارم قضیه را پی‌گیری کنم.
در حاشیه خبر چندانی نبود. دکتر خانیکی مطابق معمول یک سر تشریف آوردند. ملت زیاد بودند و عاملان نفوذی مطبوعاتی جماعت نیز هم. اصولاً خیال داریم پیشنهاد دهیم این خبرنگار جماعت را حتی اگر بلاگر باشند راه ندهند که جو را مسموم می‌کنند، خیال می‌فرمایند آنجا هم هیات تحریریه است. کمی سربه‌سر جماعت گذاشتیم، کمی از محضر جناب برجیان فیض بردیم و آمدیم. والسلام.

دم‌نوشت: اگر کسی مایل‌ است در این جلسات که گویا قرار است دو ماه یکبار برگزار شوند شرکت کند یک عدد ای‌میل به حنیف بفرستد.
دم‌نوشت دوم: راپورت‌های دیگران: آی آدم‌ها، گردباد، من ایرانیم، مانامهر، کارتون‌های هادی حیدری، کوچه، رازنو، مرشد و مارگریتا
دم‌نوشت سوم: یک عدد میرزا پیکوفسکی از دید هادی حیدری:


نظرات:

میرزا جان این وحدت کاری شما برای ما عین دلبری است. اگر به سیاق همایشهای فرنگی هزینه ی بلیط و هتل هم میدهند که ما به جناب حنیف ایمیل بزنیم و گرنه همین گزارشات وحدت گرایانه شما ما را بس.
راستی چرا از عبارت چنگ زدن بجای وحدت کردن استفاده نمیکنی عزیز . اونوقت ما هم بالای در وبلاگمون مینویسیم واعتصمو بحبل المعین و لا تفرقو ......

-----------
میرزا: آن قضیه چنگ زدن بسیار جالب می تواند باشد، ولی ممکن است کسی آن را با ساز و امثالهم اشتباه گرفته و بگویند آی آقا دین از دست رفت. فلذا ما کماکان همان وحدت بفرماییم سنگینتر است.


به نام مهربانترین
سلام :
تبريكات بابت اين همه امورات وحدت گرايانه! ضمنا بسی بهره ها بردیم از اطلاعات شما پیرامون امورات فیلترینگی و مخابراتی! چند بار بر آن شدم که عرض سلامی کرده باشم در آن میانه منتها حقیقتا نمی دانم چرا هر بار حس ششم تکرار می فرمود که احتمالا شرایط مساعد نخواهد بود جهت مذاکرات.این بود که امر حس کذا را تبعیت کردیم و واگذار کردیم به نوبت بعدی که عرض ادبی کنیم البته اگر تا آن هنگام هنوز جنبده باشیم در عالم حیات و اوضاع بهین باشد!
مهرتان هماره پایدار.



صفحه‌ی اول