«...دیشب یک چیز آبی، عین دود، از اجاق ما برمیخاست و توی دره پایین میرفت، با صدای مادیان زنگولهداری در میآمیخت، تا اینکه خودت را هم میکشتی نمیتوانستی آن چیز آبی و آن زنگوله را از هم جدا کنی. هیچ اهرمی آنقدر بزرگ نبود که به این کار بیاید...»
ریچارد براتیگان، صید قزلآلا در آمریکا، برگردان پیام یزدانجو،