«...خودخواهی آرمانی: آیا حالتی مقدستر از آبستنی وجود دارد؟ هر چه میکنیم بر این باور ناگفته است که برای آن که درون ماست به نحوی مفید است! بر ارزش مرموز آن میافزاید و فکر آن ما را مسرور میسازد! در حالت زایمان بیآنکه زیادی به خود فشار بیاوریم از بسیاری چیزها پرهیز میکنیم! خشم خود را فرو میبریم، از در آشتی درمیآییم؛ نوزاد ما بایست در نهایت خوبی و ملایمت زاده شود. اگر تندی یا بیپروایی به خرج دهیم نگران میشویم: مبادا قطرهی ناپاکی در جام زندگی عزیز ناشناختهی ما بریزد! همهچیز در پس پرده است، شوم و تهدیدآمیز، نمیدانیم چه دارد روی میدهد، چشم به راهیم و سعی میکنیم آماده باشیم. در عین حال، نوعی احساس پاک و پالایندهی عدم مسؤولیت ژرف بر ما مستولی است، تقریباً مانند احساس تماشاگر پیش از آنکه پرده بالا برود، آن دارد نمو میکند، دارد عیان میشود: اختیار تعیین ارزش آن یا ساعت ورود آن دست ما نیست. از ما کاری ساخته نیست جز اینکه آن را سالم نگه داریم. نهاییترین امید ما این است که «آنچه اینجا پرورش مییابد چیزی عظیمتر از ماست»: پس نهتنها چیزهایی را که به حال آن سودمند است بلکه شادی و افتخارات روح خود را: همهچیز را برای او مهیا میکنیم که خوش بهدنیا بیاید. آدمیزاد هم باید در یک چنین حالت تقدیسی زندگی کند! این است حالتی که آدم میتواند در آن بهسر برد!...»
فریدریش نیچه
چي بگم والله؟ هيچوقت اين مرديكه سبيلو رو نفهميدم چي ميگه. شرمنده ميرزا!
ولي ميرزا خيلي از آدمها دنبال اون قطره ناپاك هستن. نميتونم بگم اسم اش رو ميذارن تجربه يا هر چيز ديگه اي. ولي ميدوني كه ادمها دنبال دقيقا چيزهايي هستن كه بد بودنشون هميشه ثابت شده!
اين هم در رديف همان پرسشهاي دو روز پيش است. ما خودمان را مي خواهيم، و به تبع آن فرزندي را كه همه چيزش از ماست يا فكر مي كنيم كه از ماست. و مسئوليت در برابر او برايمان وظيفه شده است و غريزه.
به نسبتي كه انسان رشد مي كند و دامنه اختيار خود را گسترش مي دهد، آزاد تر است: با سقط جنين، با انتخاب جنس فرزند، با مشاهده و كنترل جنين و حتي عمل جراحي روي او، و با رشد جنين خارج از رحم، لقاح مصنوعي يا شايد شبيه سازي.
شب پر از ستاره است چرا فقط سياهي اش را ميبيني ؟
ميرزا ميتواني بگي از كدام كتاب و كدام قسمت كتاب برداشتي؟ احساس مي كنم اين بند را از يك جايي گرفتي كه وسط يه حرفي بوده و نيچه مي خواسته اصلا يك چيز ديگه بگه؟؟؟؟؟؟؟ با شناختي كه من از نيچه دارم اينجوري حس مي كنم. البته شما حق داري كه بگي از اين يك تيكه خوشم آمده و اينكه نيچه ميخواسته در كل چي بگه خيلي برام اهميت نداره؟؟؟؟؟؟؟؟
----------------
میرزا: این برش و برش قبل از کتاب دریای ایمان نوشته دان کیو بیت انتخاب شده بودند. این نوشته را نیچه حدود سه سال قبل از چنین گفت زرتشت نوشته بوده و به قولی نیچه میانهرو را اینجا معرفی میکنند. در نهایت این برش برای من در تضاد با نیچهای که میشناختم نبود. و حتی اگر باشد متن مستقل از نویسنده به نظر من تحسینبرانگیز است.
ياد اخرين كتابش افتادم
راستاش نمیدانم چرا: این تکّه را که خواندم، یاد حرفهای لائوتسه افتادم درباب نوزاد بودن و فضیلتِ نوزادانه زیستن. شاید برای این به یادش افتادم که حرف از نوزاد و زایمان بود!
ميرزا اومدم برات جدي جدي كامنت بذارم ولي اين كامنت قبلي پاك جديتو ازم گرفت . كلي خنديدم . به هر حال نمي دانم ميرزا چرا زايش هاي ما اينقدر ناقص الخرقه از آب در مي آيند . تو مي داني ؟
میرزا جان ممنون از این پست. جملات نیچه همیشه تازگی خاصی دارند. در ضمن این پست شما رو فزستادم رو سایت بالاترین.
برای نجات جان دختر هنر مند 20 ساله دلارا دارابی اقدام کنید
http://www.petitiononline.com/DL2222/petition.html
کاری صورت دادی میرزا؟