- تو فکر میکنی جبرئیل چند سالش است؟ امروز یک خاطرهای تعریف میکرد من اصلاً نفهمیدم چند سال قبل را میگفت، زیلیون؟ ساسیلیون؟ رترتیلیون؟
- یعنی اینها بر یک وزن بودند؟ به هر حال من فکر میکنم عزرائیل پیرتر باشد.
- چطور؟ خودت ازش پرسیدی؟
- ها؟ من؟ فکر کردی من کی هستم؟ ریچارد شیردل؟
- همین دیگر، ترسویی. اصلاً تو برو بوقت را بزن.
- اسمش بوق نییییست.