- هیس پری.
- چرا؟
- مگر نمی‌بینی پیرمرد دارد زیر لب آواز می‌خواند؟
- چی دارد می‌خواند؟
- بعضی‌ وقت‌ها می‌رود مزرعه‌ی ابرها با عصایش می‌زند به‌شان ببارند و آرام می‌خواند «بارون بارونه، زمینا تر میشه...»
- چرا به آن ابره نزد؟ چون گربه حنایی رویش خوابش برده بود؟ آخی، چه ناز.
- ناز تویی خوشگلم.



صفحه‌ی اول