«...سرزمینهای دور آیینهای است معکوس. مسافر در آن، اندکی را که به او تعلق دارد باز میشناسد و هرآنچه را که هرگز از آنِ او نبوده است و نخواهد بود، کشف میکند...»
ایتالو کالوینو، شهرهای ناپیدا، برگردان بهمن رئیسی
سلام
با اجازه لینکتان کردم.
مانند آشنایی با بعضی از آدمها ی" دور" که به ما میشناسانند چیزهایی را که به ما تعلق دارد و در آخر کشف میکنیم که هرگز از آن ما نیستند و نخواهند بود ...
جملهٔ قشنگی بود
سرزمینهای دور...سرزمینهای دور...یعنی همین جا که من هستم؟
مثل کشف آدمها ، ولی لذت دومی خیلی بیشتر است ، بهتر از کشف یک دنیای جدید است ، فراتر از کشف دنیای جدید ، کشف کردن یک آدم است
یاد سعدی افتادم
بستگی داره جهان سومی باشی یا جهان توسعه یافته ... مسلمان باشی یا مسیحی ... سفید پوست باشی یا سیاه پوست... ثروتمند باشی یا فقیر ... شرقی یا غربی ...برونگرا باشی یا خجالتی که نهایتا یا احساس خوبی داشته باشی یا احساس تحقیر... کاش واقعا یک بار جهان معکوس می شد و احساس افتخار را یک بار نصیب نیمه ی پایین می کرد
اگر سرزمین دور روزی معنی وطن بگیرد
با سلام و احترام
نشریه دانشجویی ترجمان ، تلاشی از دانشجویان دانشگاه بیرجند، شماره چهارم منتشر شده است.
این شماره؛ ویژه نامه ادبیات آمریکای لاتین
در این شماره میخوانید :
* ایران و آمریکای لاتین
* نگاهی به نویسندگان آمریکای لاتین
* از ترجمه کتاب لذت میبرم ( گفتگوی اختصاصی با عبدالله کوثری)
* وقتی صد سال تنهایی را صد بار بخوانم
* بازار ادبیات آمریکای لاتین در ایران
* ترجمه و فرهنگ از نگاه نیومارک
و ...
جهت دریافت نشریه، شماره های پیشین با آدرس زیر تماس بگیرید.
Tarjoman.mag@gmail.com
با تشکر
ترجمان
درست مثل یه معادلست چیزی که اینجا میذاری
ذهن رو درگیر می کنه
وقتی نظرات رو هم میبینم هر کس راه حل خودش رو می نویسه اینجا
... انتخاب زیبایی بود. لحظه ای ناب برای خواننده . کشف آنچه می داند و انگار نه....
گاهی آینه ها ما را نشان نمی دهند
دلم می خواهد بخوانمش
انعکاس ما در او...
عجب حال داد
خیلی جمله دلچسبی بود ....
تبلور مفهوم تنوع فرهنگی