- کتابها رسیدند. رباعیات خیام برای خودت است جبرئیل. چگونه دست از نگرانی برداریم و از زندگی لذت ببریم... گمانم مال عزرائیل است. نه به جنایات و مکافات خواندنش نه به این خزعبلات خواندش.
- خاطرات یک دلقک، هوووم. لابد برای اسرافیل است. اصلاً این کدام جهنمی است؟
- پیرمرد دارد باز خاطراتش را میگوید این مشنگ مینویسد. جلد چندم رسیدند؟
- گمانم یک فرسخ و نیم. چقدر اینجا ساکت است. گربه حنایی کو؟
- حنایی هم همانجاست. لم داده بغل پیرمرد و هر از گاهی میو میو میکند و اسرافیل نمیفهمد پیرمرد چی گفت. حرصی میخورد ها. کاش میشد فهمید پیرمرد با چی خاطراتش را شروع کرده.
- جلد اول فقط ورق سفید است، سفید سفید.
دلم میخواست کتابی هم برای میکائیل بود.
خوب بود چون تكه تكه بود
نه نشد ميرزا، آخر جلد اول را زياد شنيده ايم كه سفيد است. تو چيز ديگري بگو. كه چه چيز مي توانسته در جلد اول باشد...
حال کامل استمراری!
مدتها بود میرزایی ننوشته بود میرزا!
دلمان تنگ رفته بود!
تکه های از چیزی بود؟
خیلی خوب