نگارنده هوس کرده مقداری به گزارش وضع مملکت افراها بپردازد. از شما چه پنهان دیروز اینجا انتخابات بود و چنان کنفیکونی شد که راه ندارد آدم فقط سرش را بیاندازد پایین نچنچ کند. البته مقدمات بحث یحتمل دو برابر توضیح خود کنفیکون خواهد شد.
در این مملکت در کل چهار حزب مطرح هستند. محافظهکاران که مثل مشابهاتشان در بریتانیا در خانه توری صدایشان میکنند، لیبرالها، نیودموکراتها و بلوک کبک. محافظهکاران که رئیس حزبشان استفن هاپر نخستوزیر کنونی است از غرب میآیند. پایگاه اصلیشان آلبرتا است و از سال 2004 که احیا شدهاند آرام آرام قویتر شده و دیروز بالاخره موفق شدند دولت اکثریت تشکیل بدهند. البته در طول تاریخ هزار با اسمشان عوض شده است و دو شقه شدند و باز ادغام شدهاند. دست راستی هستند و شخص هارپر بین الیت هیچ محبوبتی ندارد و انصافاً موجود نچسبی است. با اغماض، محافظهکاران و هارپر معادل کانادایی جمهوریخواهان و جرج بوش هستند، طبعاً نه به آن تندی. بالاخره اینجا هیچ چیز خیلی جدی نیست. استراتژیهای انتخاباتیشان هم بسیار تهاجمی است.
لیبرالها تا وقتی در 2006 دولت را به محافظهکاران باختند قدرت کلاسیک این مملکت بودند، یعنی از چهل سال قبل این تاریخ سی سالش را لیبرالها در قدرت بودند. سال 2004 معلوم شد در یک سری برنامههای دولتی در کبک زد و بندی در کار بوده و فساد مالی باعث شد در انتخابات آن سال لیبرالها از دولت اکثریت به اقلیت بیافتند و بعد در 2006 به کل دولت را ببازند و استفن هارپر با یک دولت اقلیت بیاید سر کار. در سال 2008 دولت اقلیت محافظهکار سقوط کرد و دوباره انتخابات برگزار شد و باز محافظهکاران با یک دولت اقلیت دیگر برنده شدند. آن سال رهبر حزب لیبرال عوض شد و مایکل ایگناتیف شد رئیس اپوزوسیون. اصولاً تا انتخابات امسال اپوزوسیون در پارلمان همیشه لیبرالها بودند. ایگناتیف یک دانشگاهی است و فعال حقوق بشر و تیپی کاملاً متفاوت از هارپر که بیشتر یک ماشین است دارد. بعضیها به خاطر سابقه آکادمیک او را با اوباما مقایسه میکردند. لیبرالها یک حزب مرکزی (از لحاظ چپ و راست سیاسی) هستند و پایگاهشان بیشتر در شهرهای بزرگ و آنتاریو است. بار هم چیزی شبیه دموکراتهای آمریکا.
نودموکراتها به رهبری جک لیتون حزب چپی کانادا هستند. البته چپ با معیارهای آمریکای شمالی، نه اروپا. پنجاه سال است این اطراف میپلکند ولی هیچ وقتی به طور جدی دو حزب بزرگ لیبرال و محافظهکار را تهدید نکردند. بلوک کبک هم طبعاً حزب کبکیها است. در سال 1991 قرار بود در قانون اساسی اصلاحاتی رخ بدهد که بشود کبک را قانع کرد قانون اساسی کانادا را تأیید کند و خلاصه دم از جدایی نزند. اصلاحیه قبول نشد حتی نتیجه عکس داد و یک سری نمایندگان کبکی از هر دو حزب لیبرال و محافظهکار جدا شدند و بلوک کبک را شکل دادند که مهمترین هدفش استقلال کبک از کانادا بود و هست. در رفراندوم استانی سال 1995 که کبک از کانادا جدا شود حسابی برای جدایی تلاش کردند و رفراندوم مانند رفراندوم 1980 شکست خورد و کبک جزو کانادا ماند. طی این بیست سال بلوک کبک فقط در کبک کاندیدا معرفی میکرد و تقریباً تمام کبک را میبرد و در پارلمان مثل خاری در چشم فدرالیستها بود. تنها جایی که در کبک میباخت قسمت آنگلوفون مونترال بود که لیبرالها کرسیها را درو میکردند.
فلذا تا دیروز در پارلمان کانادا 143 کرسی محافظهکاران، 77 کرسی لیبرالها، 49 کرسی بلوک کبک و 37 کرسی نودموکراتها داشتند و هر روز در سر و کلهی هم میزدند. عاقبت چند ماه قبل بعد از مدتها دندان به هم نشان دادن بالاخره لیبرالها و نودموکراتها و بلوک دست به یکی کردند و دولت هارپر را ساقط کردند و انتخابات دیروز نتیجهی همان بود. در این جنگ مغلوبه هارپر از همان اول گفت برای یک دولت اکثریت این بار آمده است. طی کارزار انتخاباتی سهم محافظهکاران همیشه ثابت بود و معلوم بود مبارزه را میبرند و لیبرالها و نودموکراتها جمع آرایشان یکسان بود، یعنی اگر یکی بالا میرفت آن یکی پایین میآمد.
این مقدمه مختصر را برای این دو خط آخر نوشتم. در انتخابات دیروز محافظهکاران 167 کرسی، لیبرالها 34 کرسی، نودموکراتها 102، بلوک کبک فقط 4 کرسی و یک کرسی هم حزب نوپای سبز برد. به طور خلاصه لیبرالها و بلوک خرد و خاکشیر شدند و محافظهکاران دولت اکثریتی که برایش جان میدادند را متأسفانه تشکیل خواهند داد. معلوم شد ایگناتیف به هزار دلیل نتوانسته در نقش یک رهبر ظاهر بشود و لیبرالها که پس از آن قضیه فساد مالی هنوز کمر صاف نکردهاند به بدترین نتیجه تاریخ خود رسیدند. ایگناتیف که خودش از تورنتو کاندیدا بود کرسیاش را به یک تازهکار محافظهکار باخت. امروز صبح هم استعفا داد و سیاست را بوسید گذاشت کنار. من چند سال قبل که ایگناتیف ایران آمده بود دیده بودمش و هیچ بدم نمیامد نخست وزیر بشود که پز بدهم نگارنده با حضرتش رفیق گرمابه و گلستان است. خوشحالترین جماعت هم سبزها هستند. رسماً این حضرات را کسی داخل آدم حساب نمیکند. حتی رسانهها به مناظرههای تلویزیونی دعوتشان نمیکنند. رهبرشان که خانم پر انرژیای است به نام الیزابت می دیروز بالاخره از ونکوور وارد پارلمان شد و داشت از خوشحالی بال درمیآورد.
حذف بلوک هم که خیلیها را خوشحال کرد به استعفای رهبرش ژیل دو سپ منجر شد. او هم کرسیاش را که از مونترال بود از دست داد. این که چطور شد که این طور شد جالب است. نیمی از کرسیهای از دست داده شدهی لیبرالها به محافظهکاران رفت و نیمی به نودموکراتها. پدیدهی انتخابات همین نودموکراتها بودند و قبل از انتخابات حرف از نسیم نارنجی (رنگ نودموکراتها) بود. نودموکراتها علاوه بر نیمی از کرسیهای لیبرالها، تمام کرسیهای از دست رفتهی بلوک کبک را هم گرفتند. یعنی کبک که تا دیروز یکپارچه به بلوک رای میداد، این بار یکپارچه 60 کرسی را به نودموکراتها دادند. اصولاً ملت کلهشقی هستند و همیشه خلاف جریان شنا میکنند. دیروز که تمام کشور به محافظهکاران رای دادند اینها برداشتند نودموکراتها را انتخاب کردند.
من هنوز دقیق ملتفت نشدم چرا به بلوک رای ندادند. یک گروهی میگویند از بغض هارپر. این حضرت در کبک رسماً منفور است. برای همین انتخابات هم هیچ تلاشی نکرد کبک را جذب کند، اصلاً کارد و پنیر. همین گروه میگویند کبک به نودموکراتها رای داد که نگذارد هارپر ببرد. البته کاریزمای جک لیتون، عصای بامزهاش و وعدههای او مبنی بر برای بازبینی قانون اساسی و یحتمل امتیازدهی به کبک بیتأثیر نبوده. حالا هم کبک و هم جک لیتون در وضع مضحکی قرار گرفتهاند. کبکیها امروز صبح بیدار شدند و دیدند نه تنها هاپر دولت اکثریت دارد، بلکه اینها نمایندگان سنتیشان را در پارلمان (همان بلوک کبک) را از دست دادهاند و رهبر حزبی که کل کرسیها را بهش هدیه دادند ساکن تورنتو است. از آن طرف جک لیتون هم وضع بامزهای دارد. از صد کرسی که حزبش برده، شصت کرسی از کبک آمدهاند که چندان دغدغه چپ ندارند و حرفشان منافع کبک است. یعنی کل حزب را باید از نو برنامهریزی کنند. یک مفسری دیروز میگفت جک لیتون با کلی نماینده از حزبش باید برود پارلمان که تا به حال حتی ندیدهشان. وضع آنقدر مسخره است که یکی از نودموکراتهای انتخاب شده از کبک، دختر جوانی به اسم روث اِلن بروسو حتی به حوزه نمایندگیاش سر نزده بوده. خودش حتی درکبک زندگی نمیکرده و در اتاوا در یک بار کار میکرده. در طول کارزار انتخاباتی هم برای تعطیلات رفته بوده به لاس وگاس و حتی رئیسش نمیدانسته او کاندیدای مجلس است. در کل فقط یک عکس ازش در اینترنت است و رسماً از لحاظ سیاسی یک هیچکس است که الان قرار است برود بنشیند پارلمان. خوشند ملت.
رسماً اگر کبک را از کانادا میگرفتند، سیاست کانادا میشد ماست.
آقا عالی بود چه جوندار نوشتی به قول جماعت ایرونی
که دمت گرم کلی اطلاعات دست اول گرفتیم اونم مجانی
بازم بنویس که داریمت
عالی