- ناخدا، یک هفته است دریغ از حتی نسیمی.
- سالها بود من میوزیدم، نه باد. نوبت اوست.
باد همه چی رو به با داد.../
و چیزی در ما گم شده است که تاریخش تکرار ناشدنی است
حالا يه غلطي كرد بينوا!
از قديم گفتهاند و يا بعدا خواهند گفت: بادي و بودي...
شما لج نكن ناخدا جون..
از شما بعيده اداي خداي ناخدا رو درآوردن.
دلخوش نمی شوم به نسیم موافقی
چندان که در میانه ی گرداب قایقی
ای باد شرطه؛برخیز.