هماهنگی اصوات
بحث هماهنگی اصوات در ترکی بحثی مهم و پیچیده است. شخص نگارنده مدت طولانیای جان کند که ملتفت شود چه خبر است. برای کسی که هیچ ترکی بلد نیست به نظرم به نسبت ناآشنا خواهد بود (نزدیکترین مشابهای که به ذهنم میرسد بحث «اعلال» در عربی است). از طرفی نمیشود حذفش کرد چون شکل کلمات را مقدار مناسبی عوض میکند. برای همین در خوانش اول فقط اگر بفهمید تا حدودی چه خبر است کافی باید باشد. وقتی با پسوندها و کلمات بیشتر آشنا شدید قاعدتاْ مطالعهی دوبارهی این بخش سادهتر خواهد بود.
۹ مصوت زبان ترکی با توجه به روش تولید صدا در دهان به دو دستهی ظریف (ə, e, i, ö, ü) و ثقیل (a, ı, o, u) تقسیم میشوند. مصوتهای ثقیل با شدت ادا میشوند و مصوتهای ظریف خفیفتر.
مصوتها دستهبندی دیگری هم با توجه به شکل لبها دارند: غنچهای (o, ö, u, ü) و غیر غنچهای (a, ə, e, i, ı). شأن نزول اسم اینها هم در همان اسمشان نهفته است.
ترکیب این دو دستهبندی چهار خانواده برای مصوتهای ترکی میدهد:
ظریف |
ثقیل |
|
ö, ü |
o, u |
غنچهای |
ə, e, i |
a, ı |
غیر غنچهای |
هر کلمه ترکی فقط یکی از این خانوادهها را میتواند استفاده کند. یعنی تمام مصوتهای یک کلمه یا همگی مثلاً ثقیل غنچهای هستند یا ظریف غنچهای و غیره. این به آهنگین بودن زبان کمک میکند. برای کلمات بدون پسوند طبعاً این قانون مشکل خاصی ایجاد نمیکند. ولی وقتی به اضافه کردن پسوندها میرسیم مسایل کمی پیچیده میشوند.
خانوادهی حاکم بر هر کلمه بر اساس اولین مصوت کلمه است و این مصوت اول تعیین میکند باقی مصوتها باید ثقیل باشند یا ظریف، غنچهای باشند یا غیر غنچهای. بنابراین مصوتهای وسط کلمه بنا به مصوت اول کلمه تغییر میکنند. یک خبر خوب اینکه سه مصوت (e, o, ö) فقط در اول کلمه میآیند و هیچ وقت در وسط کلمات ظاهر نمیشوند و در نتیجه دچار تغییر و تحولی هم نمیشوند. میماند ۶ مصوت که به صورت زیر دچار حول حالنا میشوند:
ظریف غیر غنچهای |
ظریف غنچهای |
ثقیل غیر غنچهای |
ثقیل غنچهای |
|
ə |
ə |
a |
a |
a/ə |
i |
ü |
ı |
u |
i/ı/u/ü |
نتیجه اینکه اکثر پسوندهای ترکی چندین تلفظ دارند که بسته به مصوت حاکم بر کلمهی اصلی یکی از این حداکثر چهار شکلشان استفاده میشود. چند مثال:
- فعل Gəlirəm (میآیم) از بن فعل Gəl (بن آمدن) به علاوه پسوندهای ir- و əm- ساخته شده است. چون مصوت اول (ə) ظریف و غیر غنچهای است، مصوتهای پسوندها (i) و (ə) هر دو ظریف و غیر غنچهای هستند.
- فعل Yazıram (مینویسم) از بن فعل Yaz (بن نوشتن) به علاوه همان پسوندهای ir- و əm- ساخته شده است. ولی چون مصوت اول (a) ثقیل و غیر غنچهای است، مصوت پسوندها از ظریف به معادل ثقیل و و غیر غنچهایشان (ı) و (a) تبدیل شدهاند و پسوندها به ır- و am- تغییر شکل دادند.
- پسوند çı- پسوندی است که شغل را تعیین میکند (به فارسی هم به شکل «چی» وارده شده است مانند «قهوهچی»). این پسوند در ترکیب با اسمهای مختلف، چهار شکل مختلف به خود میگیرد. برای مثال sazçı (نوازنده، ثقیل غیر غنچهای)، dəvəçi (سابربان، ظریف غیر غنچهای)، yolçu (مسافر، ثقیل غنچهای) و gözçü (دیدهبان، ظریف غنچهای).
یک استثنای مهم وقتی است که مصوت حاکم بر کلمهای غنچهای است (ثقیل و ظریفش مهم نیست) و در میانهی کلمه یک a و یا ə پیدایشان میشود. این دو حضرت زورشان به مصوت حاکم چربیده و از آن جا به بعد کلمه ناگهان غیر غنچهای ثقیل (اگر a آمده باشد) و یا غیر غنچهای ظریف (اگر ə آمده باشد) خواهد بود. مثلاً qonaqsız (بی مهمان) باید قاعدتاً میبود qonaqsuz ولی به علت حضور شخص شخیص a شده است qonaqsız.
جز این، هماهنگی اصوات استثناهای دیگری هم در ترکی دارد خارج از حوصلهی این بحث (و یحتمل سواد نگارنده). در ضمن هماهنگی اصوات بر کلمات وارداتی از فارسی و عربی و اروپایی حاکم نیست. مثلاً کلمه Kitab (کتاب) که از عربی و فارسی وارد ترکی شده است هم مصوت ظریف دارد و هم مصوت ثقیل.
در بخشهای بعدی من برای سادگی فقط املای پسوندها را با مصوت ثقیل و غیر غنچهای نوشتهام. اگر خواستید تلفظ دقیق را دنبال کنید بعد از ساختن هر کلمه یک مروری بر هماهنگی اصواتش بکنید و لازم شد مصوتها را ظریفکاری و غنچهکاری بکنید. ولی در کل به نظر نگارنده شنیداری یاد گرفتن این قضیه راحتتر است. حتی اگر کسی بدون دانستن این قانون حرف بزند، دست بالا کمی لهجه غریبی خواهد داشت که ترکیزبانان محترم با اصلاح در محل در اسرع فرصت از خجالت فرد مورد نظر در میآیند.
در ضمن در ادامهی این متن، گاه حروفی به ضرورت لهجه یا دیگر قوانین آوایی حذف شدهاند و علامت () برای حروف حذف شده استفاده شده است. گاه به همان دلایل حروفی اضافه میشوند و علامت [] برای این حروف استفاده شدهاند. مرسوم ترین استفاده از [] وقتی است که دو حرف صدادار باید به هم وصل بشوند و برای سهولت یک y و یا n بینشان اضافه میشود. مثلاً در yazmalı+am (باید بنویسم) بین دو کلمه یک y اضافه میشود تا a و ı را به هم متصل کند. نتیجه میشود yazmalıyam. و یا در gecə+i (شب را) بین دو کلمه یک n اضافه میشود: gecəni. اینکه چه حرفی به عنوان واسط استفاده میشود به نوع پسوند وابسته است تا حروف قبل و بعد. مثال فارسی این قضیه «آهستگی» است که از ترکیب «آهسته» و «ای» به علاوهی یک «گ» واسط ساخته شده است.
یک نکته هم در مورد حروف صدادار. البته این نکته دخلی به هماهنگی اصوات ندارد ولی تا صحبتمان گل افتاده این را هم بنویسم. در ترکیب حروف بیصدا و صدادار در چند حالات حرف صدادار منقلب میشوند و به حرف دیگری تغییر میکنند. باز هم این قانون فقط در مورد کلمات خارجی صدق نمیکند.
مثال |
قانون |
uşaq کودک + ın = uşağın مالِ کودک |
q + حرف صدادار = ğ |
göyçək زیبا + əm = göyçəyəm خوشگل هستم |
k + حرف صدادار = y |
get بن رفتن + iram = gediram میروم |
t + حرف صدادار = d (فقط در افعال) |
بخش بعدی:
ضمایر
بخش قبلی:
ساختِ واژه
نظرات:
شبیسترده پسوندلرین دییشلمزله! تنبلوخ!
یؤلچی، دوه چی، سازچی- گلیرم، یازیرم 🤷🏻♀️
---------------------
میرزا: چون آموزش رسمی نداشتیم در خیلی لهجهها جزئیات ترکی در حال فراموش شدن است و زبان سادهتر دارد میشود.
یکی همین که هماهنگی اصوات کمتر رعایت میشود.
نظر بدهید:
شبیسترده پسوندلرین دییشلمزله! تنبلوخ!
یؤلچی، دوه چی، سازچی- گلیرم، یازیرم 🤷🏻♀️
---------------------
میرزا: چون آموزش رسمی نداشتیم در خیلی لهجهها جزئیات ترکی در حال فراموش شدن است و زبان سادهتر دارد میشود.
یکی همین که هماهنگی اصوات کمتر رعایت میشود.